یاد تو همچون ترنم بلبلان عاشق در قلبم شوری برپا می کند
این احساس ناشناخته را گویی نمی توانم بر زبان جاری سازم
ای سپید ترین رویای شبانه ام مرادر این غربت تنها مگذار....
بگذار تا سر بر شانه های استوارت نهم و آرام گیرم.
ای زیباترین غزل زندگیم با من از کوچ پرستوان سخن مگو
با من از وصال بگو.
سلام
شعر قشنگی است مریم جان
عیدتون مبارک
سلام ممنونم
آرزومند آرزوهایتان
وبلاگت را خواندم زیبا بود امیدوارم همیشه این طور ادامه دهی . موفق باشی
سلام از لطفتون بی نهایت ممنونم . آرزومند آرزوهایتان